تنظیمات ذهنی چگونه عامل جهت دار شدن تصمیم گیری ما می‌شود؟

ماشینی را در نظر بگیرید که دستکاری شده و فرمانش به یک سمت خاص مثلا سمت راست قفل شده و دیگر نمی‌توان جهتش را تغییر داد. به نظرتان آیا با این ماشین می‌توان رانندگی کرد؟ قطعا خیر. ذهن ما هم تقریبا چنین شرایطی دارد و تنظیمات ذهنی خاصی که بر آن حاکم است باعث جهت گیری تصمیات ما به یک سمت خاص می‌شود.

در این مقاله از مجموعه آموزشی چند دقیقه می‌خواهیم بررسی کنیم که تنظیمات ذهنی چطور می‌تواند عاملی برای جهت دار شدن تصمیم گیری های ما باشد.

منظور از تنظیمات ذهنی چیست؟

وقتی تنظیمات ذهنی ما با عادات مشخص پوشیده باشد، دسترسی به یک تصمیم گیری اصولی و بی طرفانه کار راحتی نخواهد بود.

 دو مورد از این عادت‌های معمول ذهنی که مورد بررسی گسترده پژوهشگران قرار گرفته است، در بسیاری از تصمیم گیری های ما نقش بسیار مهمی ایفا می‌کند؛ یکی ذهن ما را از چیزهای بد دور می‌کند و دیگری از چیزهای خوب.

زمانی که ما درگیر هرکدام از این حالات باشیم، سعی می‌کنیم دیگری را نادیده بگیریم.

برای درک بهتر این دو حالت بهتر است مثالی را بررسی کنیم:

 

ماجرایی که موضوع تنظیمات ذهنی را برای ما روشن می‌کند …

حالت اول:

 یک روز صبح را تصور کنید که همه چیز دارد طبق معمول پیش می‌رود. پسرتان دارد با شما راجع به وظایفش به عنوان عضو انجمن دانش آموزان صحبت می‌کند. شما به او افتخار می‌کنید و در عین حال، امیدوارید که بداند چه مسئولیتی را به عهده گرفته و باید به وظیفه‌اش متعهد باشد.

در راهرو به همسایه‌تان بر می خورید. او به شما می‌گوید که خانه خیابان پایینی قرار است پس از شش ماه با قیمت خیلی پایین برای فروش گذاشته شود. در مسیر رفتن به محل کار، به یک برنامه رادیویی گوش می‌دهید که درباره خطرات بالقوه فناوری‌های نوظهور است.

یک ساعت پس از اینکه به محل کارتان رسیده‌اید مدیرتان شما را احضار می‌کند و با شما درباره موقعیت شغلی جدید صحبت می‌کند؛ سرپرستی یک خط تولید کوچک برای تولید و فروش یک محصول جدید.

البته تولید این محصول خطر پذیری دارد؛ اما مدیرتان معتقد است که امتحانش ضرر ندارد. اگر خودتان را مشتاق نشان دهید، مدیرتان شگفت زده می‌شود، زیرا این یک حرکت جانبی است؛ اما اگر همه چیز خوب پیش برود، بیشتر از تصورتان پیشرفت می‌کنید و مشهور می‌شوید.

سوال:

  • واکنش ندای درونتان چیست؟
  • چه پیشنهادی به شما می دهد؟
  • آیا قبول کردن این مورد را به شما پیشنهاد می کند یا رد آن را؟

ممکن است کمی احساس خطر کنید. این به واقع شبیه به یک پیشرفت شغلی نیست و شما باید مسؤولیت یک تیم را برای پروژه جاری به عهده بگیرید.

ولی اگر این پروژه شکست بخورد چه می شود؟ اگر خرابکاری کنید چه؟

شما می خواهید تمام جوانب این موقعیت شغلی جدید را به دقت بررسی کنید. به قول معروف، جنگ اول به از صلح آخر!

 

حالت دوم:

حالا یک روز دیگر را در نظر بگیرید. پسر شما دارد درباره آرزوهایش راجع به انجمنی که به تازگی عضو آن شده، صحبت می‌کند. وقتی میبینید که او چه اهداف بزرگی را دنبال می‌کند، احساس غرور می‌کنید. همسایه‌تان به شما می گوید که چه قدر عاشق باغ پر از گیاه خانه‌اش است و همان‌جا ناگهان این فکر در سرتان جرقه می‌زند که سروسامانی به حیاط خلوت خانه‌تان بدهید.

در مسیر رفتن به محل کارتان، به برنامه‌ای رادیویی راجع به فرصت‌هایی که ظهور فناوری‌های جدید برایمان به ارمغان می‌آورد گوش می کنید. یک ساعت پس از این که به محل کارتان رسیدید هم مدیرتان ب شما راجع به موقعیت شغلی جدید صحبت می کند و …

سوال:

  • حالا با این شرایط واکنش ندای درونتان چیست؟
  • چه پیشنهادی به شما میدهد؟
  • آیا قبول کردن این مورد را به شما پیشنهاد میکند یا رد آن را؟

الان شاید اندکی نسبت به این موضوع، مشتاقانه‌تر رفتار کنید. شما دارید باور می‌کنید که تمام این‌ها می‌تواند به یک محصول فوق العاده منجر شود. آری؛ بدون خطر پذیری، چیزی به دست نمی‌آید.

 

چه درس‌هایی در این ماجرا نهفته است؟

واکنش شما نسبت به موقعیت های گوناگون به ذهنیت شما در همان زمان ارائه بستگی دارد. روان شناسان ثابت کردند که چگونه این دو ذهنیت متفاوت روی انگیزه‌ها و پذیرش موقعیت‌ها تأثیر می‌گذارند: «پیش‌گیرانه» که ما را به سمتی می‌برد تا از عواقب منفی اجتناب کنیم و «تشویق کننده» که ما را به سوی بهره وری از عواقب مثبت پیش می‌برد.

در نخستین سناریو، شما با دیدگاه پیش‌گیرانه به محل کارتان می‌رسید که به معنای وجدان بیدار شماست. شما می‌خواهید مطمئن شوید که پسرتان برای مسئولیت‌هایش آماده است و نگران افت قیمت منزلتان هم هستید. شما به واقع امیدوارید که سیاستگزاران به حال خطرات فناوری‌های جدید فکری بکنند.

بنابراین، وقتی درباره موقعیت جدیدتان فکر می‌کنید، نورافکن شما سعی می‌کند فقط جاهایی را روشن کند که اشتباهات و شکست‌ها را نشان می‌دهد. در دومین سناریو، دیدگاه تشویق کننده را دارید که به این معناست که مشتاق‌تر هستید تا محتاط تر. شما آماده ایده‌ها و تجربیات جدید هستید.

 

کدام دیدگاه برای ما مفیدتر است؟ دیدگاه پیشگیرانه یا دیدگاه تشویق کننده …

اگر به صورت کلی بررسی کنیم متوجه می‌شویم هر دوی این دیدگاه‌ها مفید هستند. ما مدام در حال تغییر دیدگاه‌هایمان هستیم و در همان راستا تصمیم‌هایی متفاوت می‌گیریم. البته که همزمانی این دیدگاه‌ها ساده نیست و حتی تا حدی دور از واقع است اما با این وجود، خردمندانه‌ترین تصمیم گیری ها ممکن است در گرو ترکیب اخطارهای ذهنیت پیشگیرانه و شعف ذهنيت مشوق باشد.

 

چند دقیقه تفکر

  • چند دقیقه تفکر کنید و بررسی کنید که تا به حال درگیر تنظیمات ذهنی شده‌اید؟
  • این تنظیمات ذهنی چگونه بر تصمیم گیری شما اثر گذاشته است؟
  • این تنظیمات ذهنی به نفع شما عمل کرده است یا به ضررتان؟
  • بیشتر درگیر کدام نوع تنظیمات ذهنی شده‌اید؟ تنظیمات ذهنی پیش گیرانه یا تشویق کننده؟!