آمار فاجعه مدیران در تصمیم گیری

مدیرانی که مثل یک بچه‌سال تصمیم می‌گیرند

 

به نظرتان امکان دارد که یک مدیر مانند بچه‌ای که هنوز به بلوغ فکری نرسیده، تصمیم گیری کند؟

اصلا مگر امکان دارد که یک مدیر مثل یک بچه‌سال تصمیم بگیرد؟

شاید با اندکی تامل، به این نتیجه برسیم که یک مدیر، به دلیل مهارت‌هایی که دارد و فاکتورهای مختلفی که برای مدیر شدن گذرانده است، باید خیلی راحت از تله‌هایی که از آن‌ها با عنوان تله‌های نوجوانی نام بردیم، بگذرد؟ درست است؟

اما آیا مسئله به همین سادگی است؟

در این مقاله از مجموعه آموزشی چند دقیقه می‌خواهیم با بررسی پژوهش‌های پاول نات این موضوع را روشن کنیم که تصمیم گیری مدیران چگونه است.

 

پاول نات کیست؟

شاید بتوان گفت که پاول نات بیشتر از هر کس دیگری درباره نحوه تصمیم گیری مدیران اطلاع داشته باشد. در سال ۲۰۱۰، نات از دانشکده علوم اداری و بازرگانی دانشگاه اوهایو فارغ‌التحصیل شد. او سی سال از عمرش را در مسیر جمع‌آوری تصمیم‌های مردم گذراند و درست مثل افرادی که تمبر جمع می‌کنند، تصمیم‌های مردم را جمع می‌کرد. او تصمیم‌هایی را که اهالی تجارت می‌گرفتند تجزیه و تحلیل می‌کرد؛ مثل طراحی جدید فروشگاه‌های مک‌دونالد، مؤسسات غیرانتفاعی مانند یک بیمارستان ۲۵۰ تخت خوابی روستایی که قرار است به بخش زهریابی مجهز شود و مؤسسات دولتی مانند برنامه بیمه بهداشت بی‌بضاعتان فلوريدا که در نظر دارد سیستم مدیریتی کلاهبرداران سابق را دگرگون کرده و یک سیستم جدید را بنیان نهد.

 

روش کاری پاول نات چگونه است؟

او در هر شرایطی، نات داده‌ها را پیش انگاری می‌کرد. در ابتدا با کسانی که نخستین بار بود در جایگاه مدیرعامل تصمیم گیری می‌کردند، مصاحبه و سپس گزارش‌های آن‌ها را به همراه دو متخصص دیگر بازبینی می‌کرد. معمولا مدیران ارشد روند تصمیم‌گیری‌ها را تماشا می‌کردند. در نهایت، او با موفقیت تصمیم‌گیری‌ها را ارزیابی کرد. فقط هم به قضاوت تصمیم گیرندگان مبتدی که نسبت به نظرات مورد علاقه شان تعصب داشتند، بسنده نکرد و نظر افراد متخصص را نیز نسبت به کیفیت این تصمیم‌گیری‌ها جویا شد:

  • آیا این تصمیم، همان گزینه‌ای است که به موفقیت می‌انجامد؟
  • آیا این موفقیت تداوم دارد؟

 

خروجی‌های پژوهش پاول نات …

در سال ۱۹۹۳، نات در پژوهشی ۱۶۸ تصمیم کاری را تجزیه و تحلیل کرد و به نتیجه‌گیری معرکه‌ای دست یافت.

راجع به گروه‌هایی که او بررسی کرده بود، مشخص شد تنها ۲۹ درصد از آن‌ها بیش از یک گزینه را در تصمیم گیری خود دخیل دانسته بودند که حتی اگر بخواهیم آن را با تصمیم گیری های دوران نوجوانی در پژوهش باروچ فیشوف (Baruch Fischhoff) مقایسه کنیم، ۳۰ درصد از آن‌ها بیش از یک گزینه را در تصمیم گیری های خود در نظر گرفته بودند.

 

آمار فاجعه مدیران در تصمیم گیری مدیرانی که مثل یک بچه‌سال تصمیم می‌گیرند چند دقیقه آموزش تفکر و یادگیری

 

سازمان‌ها و مدیران؛ دقیقا مانند یک بچه سال رفتار می‌کنند

بر اساس تحقیق پاول نات، فرایند تصمیم گیری در سازمان‌ها مشابه تصمیم گیری در دوران نوجوانی است. مدل تصمیم گیری مدیران مدل «هر طور که شده» است.

سازمان‌ها و مدیران، مثل نوجوانان، نسبت به انتخاب‌های خود کور هستند و این مسئله، عواقب جدی به دنبال خواهد داشت. پاول نات متوجه شد که تصمیم گیری های مدل «هرطور که شده»، در ۵۲ درصد موارد در درازمدت، با شکست رو‌به‌رو می‌شود و در مقابل، تصمیم گیری هایی که دو یا چند انتخاب در آن وجود دارد، تنها در ۳۲ درصد موارد شکست می‌خورد.

 

آمار فاجعه مدیران در تصمیم گیری مدیرانی که مثل یک بچه‌سال تصمیم می‌گیرند چند دقیقه آموزش تفکر و یادگیری

 

تصمیم گیری بر اساس مدل «هر طور که شده» چگونه است؟

در این مدل از تصمیم گیری، فرد فقط یک گزینه و یک راه را برای تصمیم گیری در نظر می‌گیرد و تمام تمرکزش بر این است که چطور آن یک گزینه را اجرایی کند بدون اینکه به دنبال گزینه‌های جدید و راه‌های تازه‌ای باشد.

 

چرا تصمیم گیری های مدل «هرطور که شده» بیشتر شکست می‌خورد؟

پاول نات دراین‌باره می‌گوید زمانی که یک مدیر، تنها یک گزینه را مدنظر قرار می‌دهد، بیشتر وقتش را صرف این پرسش می‌کند که:

  • چه طور می‌توانم این کار را انجام دهم؟
  • یا مثلا چه طور می‌توانم کاری کنم که همکارانم مرا پشتیبانی کنند؟

اما متأسفانه مدیران از پرسش‌های حیاتی دیگر غافل می‌مانند. پرسش‌هایی از قبیل:

  • آیا راه بهتری وجود دارد؟
  • ما چه کارهای دیگری می‌توانیم بکنیم؟

برای یافتن پاسخ این پرسش‌ها که «آیا راه بهتری وجود دارد؟» و یا اینکه «چه کارهای دیگری می‌توانیم بکنیم؟» هدف اصلی ما بررسی پنهان‌سازی‌های ذهنی است. پس با این بررسی به دنبال این هستیم که همیشه تا می‌توانیم دایره گزینه‌هایمان را گسترش دهیم.

 

آمار فاجعه مدیران در تصمیم گیری مدیرانی که مثل یک بچه‌سال تصمیم می‌گیرند چند دقیقه آموزش تفکر و یادگیری

 

چگونه می‌توانیم خودمان را از بند چارچوب‌های محدود کننده، نجات دهیم و گزینه‌های بهتری برای خودمان پیدا کنیم؟

نخستین گامی که باید برای رسیدن به این هدف برداریم، این است که یاد بگیریم هیچ وقت به تصمیم گیری های مدل «هر طور که شده» اعتماد نکنیم و وقتی چنین جمله‌ای را هر جایی شنیدیم، یک زنگ خطر کوچک در سرمان روشن شود و به خاطر بیاوریم که داریم به دام چارچوب‌های محدود کننده می‌افتیم.

زمانی که وقت و انرژی بگذاریم و طی یک جستجو و پژوهش مفصل‌تر، با نهایت توان تلاش کنیم تا به نتایج و گزینه‌های بهتری برسیم، معمولا متوجه خواهیم شد که گزینه‌های پیش‌روی‌مان خیلی خیلی بیشتر از آن چیزی است که در ابتدا تصورش را می‌کردیم و بی خود و بی جهت خودمان را محدود کرده بودیم.

 

چند دقیقه تفکر

  • مدل تصمیم گیری «هر طور که شده» را در نظر بگیرید و در مورد آن فکر کنید.
  • به اطراف خود دقت کنید و ببینید که چند نفر در دام این مدل تصمیم گیری گرفتار هستند.
  • آیا تا به حال در مدل تصمیم گیری «هر طور که شده» گرفتار شده‌اید؟
  • شاید لازم باشد که بعد از تصمیم گیری به این فکر کنید که «آیا راه بهتری وجود دارد؟» و یا اینکه «چه کارهای دیگری می‌توانیم بکنیم؟»
  • نظرات و تجربیات خود را راجع به مدل تصمیم گیری «هر طور که شده» و فراگیری این مدل تصمیم گیری در قسمت نظرات برایمان ارسال کنید.

 

چند دقیقه حسین آرمان چند دقیقه آمار فاجعه مدیران در تصمیم گیری | مدیرانی که مثل یک بچه‌سال تصمیم می‌گیرند

مجموعه آموزشی چند دقیقه آموزش تفکر و یادگیری حسین آرمان مدیرانی که مثل یک بچه‌سال تصمیم می‌گیرند ، آمار فاجعه مدیران در تصمیم گیری